علي داودي




اصطلاح آهن زنگ نزن به چه معناست؟ به علت فعال بودن ف آهن وقتي در مجاورت اکسيژن و رطوبت قرار مي گيرد ، اصطلاحا ((زنگ مي زند)). در واقع آهن با اکسيژن تشکيل اکسيد آهن داده که قرمز رنگ بوده و روي آن را مي پوشاند. براي استفاده بهتر از آهن و جلوگيري از زنگ زدن آن، آن را گالوانيزه مي کنند . در اين روش آهن را با ف روي پوشش مي دهند و در نتيجه زماني که آهن گالوانيزه در معرض محيط مرطوب قرار مي گيرد زنگ نمي زند.اصطلاح آهن زنگ نزن در مورد اين ف اشتباه رايجي است. زماني که کربن به آهن اضافه شود ، تبديل به آلياژ مي شود و از حالت عنصري خارج مي شود. به اين آلياژ، فولاد گفته مي شود که خواصي بهتر از آهن دارد. يک نوع از اين فولادها، فولاد زنگ نزن هستند که علاوه بر آهن و کربن عناصري ديگري مانند کروم به آن اضافه شده که باعث ايجاد مقاومت در برابر زنگ زدن در آنها مي شود.


چرا آهن زنگ مي زند؟


براي آن که آهن با اکسيژن موجود در هوا ترکيب مي شود و اکسيدآهن قرمز رنگرا(که همان زنگ آهن است)توليد مي کند.در هر صورت?نوعي آهن وجود دارد که زنگ نمي زند.اختراع ياکشف اين آهن امري تصادفي بود!در سال1913 ?هري بريرلي? که متخصص ذوب فات بود?براي ساختن لوله تفنگ?دنبال في مناسب مي گشت.از اين رو فات گوناگون را با هم ترکيب کردو آلياژهاي مختلفي به دست آورد.امّا پس از انجام آزمايش ها?تمام نمونه ها را به گوشه اي انداخت.چند ماه بعد متوجّه شد در حالي که همه نمونه هاي دور ريخته شده?زنگ زده اند?يکي از آنها زنگ نزده است!


نکته:آلياژ في است که از ترکيب دو يا چند ف به دست مي آيد.


بريرلي اين آلياژ را با دقّت بررسي کرد و فهميد که 14?آن کروم است.به اين ترتيب ف زنگ نزن يااستنلس استيل وارد زندگي بشر شد.امروزه اغلب لوازم آشپزخانه ها از آهن زنگ نزن هستند.جنس بيشتر ديگ ها?کتري ها?ماهي تابه ها?قاشق و چنگال ها?چاقو ها و لگن ظرفشويي آشپزخانه ها از آهن زنگ نزن است؛همين طور بسياري از لوازم جرّاحي و قطعات خودرو ها از اين ف ساخته مي شوند.



آيا ما به اين تعداد مهندس نياز داريم؟ پاسخ به اين پرسش نيازمند يک تحليل آماري و بررسي دقيق سالانه اشتغال فارغ‌التحصيلان رشته‌هاي مهندسي در کشور است.

به گزارش رومه شرق، از آمار و ارقام که بگذريم شايد بسياري از ما فارغ‌التحصيلان مهندسي را در اطراف خود بشناسيم که به کاري غيرمرتبط و مشاغلي غير از آنچه که در دانشگاه براي آن تربيت شده‌اند، مي‌پردازند. مثلا مهندس عمراني که کار ترجمه انجام مي‌دهد، مهندس معدني که در کلاس کنکور، رياضيات درس مي‌دهد يا مهندس برق يا مکانيکي که مسافرکشي مي‌کند يا مغازه فست‌فود باز کرده است نشان مي‌دهد که به اشتباه وارد اين رشته شده يا اينکه ساختار تحصيلات آموزش عالي کشور نقصي دارد که بدون توجه به ظرفيت اشتغال و تعداد فارغ‌التحصيلان اين رشته‌ها، صندلي دانشگاه‌ها را پر کرده است.

اين عطش مهندسي که در ايران ديده مي‌شود شايد براي جوامع ديگر قابل درک نباشد. در بسياري از کشورهاي پيشرفته اروپايي در سال‌هاي اخير حتي نوعي بي‌تفاوتي به تحصيل در رشته‌هاي فني و مهندسي ديده مي‌شود. در حالي‌که کشور ما لبريز از فارغ‌التحصيلان رشته‌هاي مهندسي است. گزارش مؤسسه کار آلمان در کلن (Bundesagentur für Arbeit; IW Köln)
در سال 2010 نشان مي‌داد اين کشور تقريبا 26 هزار مهندس کم دارد؛ 15هزارو 500 مهندس مکانيک و 9هزارو 500 مهندس برق و پنج‌هزارو 600 مهندس عمران و معماري.

در کشور آلمان که به موتور صنعتي اروپا مشهور است، بسياري از دانش‌آموزان علاقه‌اي به ورود به رشته‌هاي فني و مهندسي يا حتي پزشکي ندارند و رشته‌هاي علوم اجتماعي، علوم سياسي، هنر و تاريخ و فلسفه و موسيقي براي بسياري جذاب‌تر است. در ايران اما وضع به گونه واضحي متفاوت است.

گزارش سال 2015 مجمع جهاني اقتصاد (the World Economic Forum) نشان مي‌داد که ايران (با 233 هزار نفر) به‌لحاظ تعداد فارغ‌التحصيلان رشته‌هاي مهندسي در جايگاه سوم دنيا ايستاده است. يعني بلافاصله پس از روسيه (454 هزار نفر) و ايالات متحده آمريکا (238 هزار نفر). اما آيا ايران به‌لحاظ سهم خود در بازار جهاني توليدات صنعتي در جايگاه سوم ايستاده است؟ لااقل آمارها اين‌طور نشان نمي‌دهند.


وقتي حضرت ختمي مرتبت، محمد مصطفي،در آخرين حجش، حجت الوداع «نصيحه الائمه المسلمين» را به عنوان يکي از سه مورد قابل تذکر براي جامعه بعد از خودش بيان مي کند و وقتي مولاي متقيان امير مومنان،علي مرتضي، مي فرمايد يا ايها االناس. اما حقي عليکم النصيحه في المشهد و المغيب! من حقي بر گردن شما دارم که در حضور و غياب من، مرا نصيحت کنيد! بايد براي حاکمان خيرخواه بود و ناصح ! بايد به مسئولان کشور مرتب يادآوري کرد که در اين کشور چه ميگذرد و آنان چه کارها بايد بکنند که نکرده اند!


به گزارش «تابناک» تا کنون اين سوال براي مسئولان اين کشور پيش آمده است که درصدي از مردم که  در جامعه ناراضي و ناراحت هستند،دقيقا از چه چيزي ناراحت هستند؟ از بيکاري؟ تورم؟ از دروغ؟ رانت و .؟براي رضايت اين طيف کثير بي بهره چه کار بايد کرد؟ البته اگر پذيرفته شود که اين طيف کثير بي بهره ِ ناراضي وجود دارد! شايد بتوانيم در چند مطلب پيوسته، بخشي از اين دلايل،را از مشاهدات و مطالعات شخصي و همراهي مخاطبان براي آگاهي مسئولان بيان کنيم:


اول:ناکارآمدي؛ شايد مهم ترين علت نيتي مردم، اين است که  نهادهاي دولتي و حاکميتي وظيفه خود را به درستي انجام نمي دهند، يعني از مديريت حوزه مسئوليتي که به آنان سپرده شده است،ناتوان هستند!حتما شنيده ايد در سال جاري ميلادي کشور آلمان، به جاي کسري بودجه با اضافه بودجه مواجه شده است. اين به زبان ساده يعني اينکه درآمد دولت آلمان،از  هزينه هايي که براي اداره کشور و مردم مي کند، بيشتر شده است!در کشور ما اما، مثلا بنا به هر دليلي طرحي به اسم طرح تحول سلامت کليد مي خورد، بخش اعظمي از منابع مالي دولت براي انجام اين کار صرف مي شود، بعد از اينکه عده اي از حجم عظيم اين منابع مالي بهره مند مي شوند و خزانه دولت خالي مي شود، شکست طرح اعلام مي شود؛ به همين سادگي! اين به زبان ساده تر، يعني ناکارآمدي! در طراحي و اجراي يک سياست! منابع هزينه شده، طرح شکست خورده و خزانه خالي شده و مردم هم هچنان بي پناه!عموما مسئولان از بدهکاران عمده مالي صحبت مي کنند که گاهي وقت ها اسم آنان در جيب مسئولان هست؛ بدهکاري کلان بانکي،يعني ناکارآمدي سيسستم بانکي در توزيع منابع بانکي و عدم وصول مطالبات يعني ناکارآمدي در محاسبه توان پرداخت! رئيس سازمان امور مالياتي از وجود هفتاد نفر نام مي برد که 12 هزار ميليارد تومان فرار مالياتي دارند! اين يعني ناکارآمدي! صدها مثال ديگر در مورد ناکارآمدي وجود دارد که احتمالا به دليل ارتباط اين موضوع با دلايل ديگر بارها در ادامه مطلب به آنها اشاره شود.


چشم انداز نامطلوب براي زندگي ؛ اگر از يک جوان ايراني پرسيده شود که براي ده سال آينده اش چه برنامه اي دارد، شايد تا آنجا که به شخص خودش مربوط باشد، راحت تر پاسخ دهد، اما هنگامي که به نقش دولت و حاکميت مي انديشد حرفي براي گفتن ندارد، چون بي ثباتي در تصميم گيري ها و قوانين اجازه نمي دهد،او بيشتر از شش ماه، قدرت برنامه ريزي داشته باشد، هر روز ممکن است با تغيير مداوم برنامه هاي دولت و قوانين، چشم اندازهاي ترسيمي او تخريب شود؛ او حتي نمي داند توليد ثروت يا سرمايه که کرده است، از اين ماه تا ماه بعد چه اندازه کاهش دارد، لذا تمايلي به برنامه بلند مدت هم براي سرمايه اش دارد و اگر سرمايه اي داشته باشد به سرعت به چرخه دلالي مي اندازد! عدم ثبات و تغييرات پي در پي قوانين که گاهي براي منفعت اشخاص و گروهي خاص اتفاق ي افتد، زماني دو نفر را با شرايط يکسان را، يکي از عزيز و ديگري را ذليل مي کند! يکي از فقير و ديگري را ثروتمند مي کند! در چنين حالتي که وضعيت فرداي افراد مشخص نيست، چه چشم اندازي براي جوانان، سرمايه گذاران و. وجود دارد؟


رسيدن به حق: اگر باز از يک جوان ايراني بپرسيد چه اندازه اميد دارد که اگر تلاشي مي کند به حق و هدفش مي رسد، جواب چندان اميدوار کننده اي نخواهيد شنيد.مناصب و پست ها در ايران کنوني، نه بر اساس ميزان تلاش شهروندان تقسيم مي شود و نه بر اساس شايستگي فردي؛ به همين خاطر در رقابت با شايستگي و رابطه زدن، اين رابطه است که غلبه مي کند و حتي محق ترين و شايسته ترين ها در ايران کنوني، براي رشد و ارتقاء خود را به افرادي نزديک مي کنند که در مقايسه با آنان از لحاظ شايستگي و صلاحيت در رتبه هاي بسيار پايين تر قرار دارند، اما به منابع قدرت وصل هستند؛ افرادي که بدون صلاحيت براي افراد صاحب صلاحيت، تصميم گيري مي کنند!به همين خاطر است که تلاش و کوشش براي رسيدن به صلاحيت و کيفيت قابل قبول براي تصدي مناصب مهم در کشور متوقف شده است. در واقع مناصب  عمدتا در اختيار ناشايستگان قرار گرفته است و تعداد زيادي افراد صاحب صلاحيت هم بيرون گود، معترض و ناراضي نشسته اند.


قيم مآبي : بارها و بارها تکرار شده که برخي و عده اي به جاي مردم صحبت مي کنند و خواسته هاي دروني خود را خواسته هاي مردم معرفي مي کنند؛ صلاح و مصلحت خود را صلاح و مصلحت، مردم معرفي مي کنند؛ خيلي وقت ها به جاي آنان تصميم  گيري مي کنند؛در ايران کنوني چنين روندي به کرات اتفاق مي افتد. به اسم مردم امورات شخصي را جلو بردن و بعد از ناکامي پشت مردم پنهان شدن!مردم اصولا معتقدند نظر آنان از دل صندوق آرا بيرون مي آيد! با همه هايي که بر سر کانديداتوري وجود دارد، آنان از اينکه خود را مافوق منتخبان خود مي بينند،آزرده خاطر هستند.تقريبا به ندرت ديده شده است که عمل به خواست خود مردم، زياني انبوه دربرداشته باشد، اما در مقابل آن، اتخاذ تصميماتت فردي و به جاي مردم، آسيب هاي جدي به مردم و انقلاب وارد کرده است.

در حالي که سال هاست اقدامات و برنامه ريزي هاي متعددي براي کاهش مهاجرت نخبگان به خارج از کشور انجام مي شود، شواهد و مستندات مختلف بيانگر اين واقعيت است که با اقدامات انجام شده، نه تنها اين روند کاسته نشده، بلکه متاسفانه پديده مهاجرت نخبگان در سال هاي اخير به مقطع دانش آموزي نيز سرايت کرده است؛ به طوري که همه ساله تعداد زيادي از دانش آموزان تيز هوش و استعدادهاي برتر دانش آموزي براي ادامه تحصيل، کشور را ترک مي کنند. واقعيت تلخي که نشان مي دهد برخلاف ادعاي مسئولان امر، مهاجرت نخبگان ايراني نه تنها مع نشده، بلکه ابعاد تازه تري پيدا کرده و آن هم سرايت اين پديده به مقطع دانش آموزي است که باعث گسترده شدن دايره خروج استعداد هاي برتر ايراني به خارج از کشور شده است و چنانچه اين روند ادامه پيدا کند، علاوه بر هدر رفتن هزينه هايي که طي سال هاي تحصيل براي آموزش و تربيت اين افراد صرف شده است، در عين حال مي تواند ظرف چند سال آينده کشور را با بحران کمبود نيروي انساني متخصص و ماهر که يکي از اساسي ترين شاخص هاي توسعه يافتگي کشورها محسوب مي شود، مواجه کند. هرچند متاسفانه چند سالي است که آمار دقيق و شفافي از ميزان خروج نخبگان به خارج از کشور ارائه نمي شود، اما آمارهاي سال هاي گذشته نشان مي‌دهد که 62‌ درصد از دانش‌آموزان مدال‌آور المپيادهاي علمي ايران به خارج از کشور و عمدتا به کشور‌هاي توسعه‌يافته دنيا چون آمريکا و کانادا مهاجرت مي کنند و اين يک تهديد جدي براي کشور محسوب مي شود، تهديدي که به جاي کتمان شدن از سوي مسئولان بايدمبناي برنامه ريزي هاو تصميم گيري هاي جديد در اين حوزه قرار گيرد.


 

رضوان حکيم زاده معاون آموزش ابتدايي معاون وزير آموزش وپرورش با اشاره به سرايت پديده مهاجرت نخبگان از دانشجويي به دانش آموزي مي گويد: يکي از مسائل نگران کننده اي که هم اکنون در کشور با آن مواجهيم، مهاجرت استعداد هاي برتر دانش آموزي به خارج از کشور است به طوري که در گذشته مهاجرت دانشجويان ما عمدتا در دوره هاي تحصيلات تکميلي اتفاق مي افتاد، اما با توجه به شواهدي که در دست داريم و گزارش هايي که از برخي مدارسي که دانش آموزان نخبه در آن تحصيل مي کنند، به دستمان رسيده؛ متاسفانه تمايل مهاجرت به خارج از کشور به رده هاي پايين تر رسيده است و امروز بسياري از دانش آموزان ما ترجيح مي دهند بعد از اتمام دوره متوسطه،تحصيلات خود را در خارج از کشور ادامه دهند که اين بسيار جاي نگراني دارد. او مي افزايد : مقطع زماني ورود دانش آموزان از دبيرستان به دانشگاه مهم ترين مقطع و دوراني است که باعث شکل گيري هويت جوانان مي شود و فرصتي را فراهم مي کند که دانش آموزان بيش از پيش با ارزش هاي جامعه ما عجين شوند.بر همين اساس به نظر مي رسد چنانچه مهاجرت به خارج از کشور در دوران دانشجويي وپس از آن انجام شود تمايل به بازگشت در آن ها بيشتر است،اما زماني که هنوز هويت جوان به طور کامل شکل نگرفته است با خروج از کشور احتمال بازگشت او کمتر خواهد شد.

 

وي ادامه مي دهد: البته در اين باره آماردقيقي نداريم، اما در پژوهشي که در دانشگاه تهران انجام داديم، به اين نتيجه رسيديم که از ميان متغير ها ي مهمي که روي مهاجرت نخبگان وترک کشور تاثيرگذار است عوامل فرهنگي بيش از عوامل اقتصادي دخيل است. بنابراين اگر در نحوه آموزش هايي که به اين دانش آموزان داده مي شود احساس تعلق به هويت ايراني اسلامي و احساس تعهد ومسئوليت پذيري به جامعه اي که امکانات بيشتري را در اختيار آن ها قرار مي دهد؛ تقويت شود ما کمتر شاهدخروج بي بازگشت نخبگان دانش آموزي به خارج از کشور خواهيم بود .وي در عين حال با انتقاد از جداسازي دانش آموزان تيز هوش ودانش آموزان عادي درمدارس مي گويد : جداسازي دانش آموزان تيز هوش ازدانش آموزان عادي وبرچسب زدن به آن ها به عنوان اشخاصي که تافته جدابافته از اجتماع هستند، کمتر آن ها را با واقعيت ونيازهاي جامعه درگير مي کند ومي تواند تبعات زيادي داشته باشد به طوري که اين افراد ناخود آگاه در طول تحصيل و ورود به جامعه به دنبال شرايط راحت تري خواهند بود و چنانچه اين شرايط براي آن ها فراهم نشود به کشورهايي مهاجرت مي کنند که با سرمايه گذاري هنگفت اين شرايط را براي جذب نخبگان فراهم کرده اند.

 


آينده مبهم شغلي عاملي مهم در مهاجرت استعدادهاي برتر دانش آموزي


 

 به عقيده اغلب صاحب نظران، وجود جمعيت کثير دانش آموختگان بيکار در کشور با وجودهمه پيامد ها وتبعاتي که در پي دارد؛ اين پيام را به جوانان در حال تحصيل در مقاطع پيش از دانشگاه منتقل مي کند که آينده شغلي مبهمي در انتظار آنان است و اين آينده مبهم شغلي، مي تواند عاملي مهم در مهاجرت استعدادهاي برتر دانش آموزي تلقي شود. حکيم زاده مي گويد : متاسفانه آموزش هايي که در مدارس به دانش آموزان ما ارائه مي شود، چندان مهارت محور نيست و اين موضوع باعث مي شود که دانش آموزان ما چندان با مباحث کاربردي آشنايي نداشته و با مهارت هاي مختلف بيگانه باشند که اين موضوع نگران کننده اي است. از سوي ديگر کثرت دانش آموختگان دانشگاهي که متاسفانه با بازار کار چندان مناسبي مواجه نيستند و گسترش دامنه بيکاري اين افراد در کشور براي دانش آموز ما، تداعي کننده اين مسئله است که ممکن است در آينده، او نيز نتواند نياز شغلي خود را برطرف کند و اين مسئله نيز به عنوان يکي از موضوعات مهم به مهاجرت دانش آموزان دامن مي زند .وي تصريح مي کند:بررسي ها از افزايش روندمهاجرت دانش آموزان از کشور حاکي است، مهاجرت استعداد هاي برتر ونخبه واقعيت انکار ناپذيري است که بايد براي آن چاره انديشي کردو يکي از راهکار ها مي تواند اين موضوع باشد که آموزش هاي قبل از دانشگاه بايد درهويت بخشي و احساس تعلق دانش آموزان به جامعه موثرعمل کند، در حالي که اکنون اين طور نيست.

 

اقتصاد دانش بنيان بايد از پيش دبستان ودبستان پايه گذاري شود

 

به گفته حکيم زاده ،بايد به سمتي برويم که دانش آموزان ما به اين باور برسند که مي توانند يافته ها وداشته هاي علمي خودرا به مرحله کاربردي شدن برسانند در اين صورت پيوندي بين مباحث علمي که آموخته اند وزندگي روزمره شان شکل مي گيرد وزمينه پرورش خلاقيت دانش آموزان را فراهم مي کند و دانش آموزاني که در چنين بستري رشد کنند در آينده قطعا مي توانند پايه گذار استارتاپ ها وشرکت هاي دانش بنيان باشند به طوري که در کشور هاي ديگرو نظام هاي آموزشي که عملکرد موفقي داشته اندبر مباحث ايده پروري و گسترش خلاقيت دانش آموزان تاکيد شده است و اگر ما چنين بستري را در کشور فراهم کنيم و مدارسي داشته باشيم که امکان تحقيق وپژوهش وکار ورزي و مهارت آموزي را براي بچه ها فراهم کنند وآن ها بتوانند بين داشته هاي علمي که از طريق کتاب ها مي آموزند و خلاقيت خود ايده هايي را پرورش دهند که به مرحله توليد برسند، به نظر مي رسد زمينه هاي لازم فراهم خواهد شد تا کودکان ما تعلق خاطر بيشتري به اين سرزمين داشته باشند؛ بنابراين اقتصاد دانش بنيان بايد از پيش دبستان ودبستان پايه گذاري شود.دهمرده عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس نيز با بيان اين که مهاجرت نخبگان در همه کشورها به منظور ادامه تحصيل يا انجام تعاملات علمي انجام مي شود وموضوع غير طبيعي نيست، مي گويد: اما موضوعي که حائز اهميت است بازگشت، حفظ ونگهداري نخبگان است که تنها با حمايت هاي مادي و معنوي و ارائه امکانات رفاهي و رفع مشکلات و کمبودها ميسر است. بنابراين بايد شرايطي را در کشور فراهم کنيم که شاهد مهاجرت بدون بازگشت نخبگان کشورمان نباشيم.


 

قائم مقام وزير بهداشت با اشاره به برخي آمار و ارقام در زمينه حوادث ترافيکي، گفت: حوادث ترافيکي در کشور ما سومين عامل مرگ و مير هستند و در هر 33 دقيقه يک نفر در کشور ما فوت مي‌کند.

به گزارش ايسنا، دکتر ايرج حريرچي در نخستين جشنواره کشوري پيشگيري از حوادث و سوانح با بيان اينکه 6.48 درصد از توليد ناخالص ملي ما صرف عوارض حاصل از حوادث طبيعي مي‌شود، گفت: از هر 15 توماني که توليد مي‌کنيم يک تومانش را براي حوادث ترافيکي از دست مي‌دهيم. همچنين سالانه 39 ميليارد دلار از درآمد ملي ما به صورت مستقيم و غير مستقيم به دليل حوادث و سوانح ترافيکي از بين مي‌رود.

وي ادامه داد: متاسفانه در هر 33 دقيقه يک نفر در کشورمان به دليل حوادث ترافيکي فوت مي‌کند و 20 برابر اين تعداد نيز مصدوم مي‌شوند. ايران از نظر آسيب‌هاي ناشي از حوادث ترافيکي در رتبه هشتم قرار دارد و قبل از ما شش کشور آفريقايي و يک کشور آسيايي است که وضعيت‌شان از ما بدتر است.

حريرچي با بيان اينکه البته اقدامات مناسبي هم در اين حوزه انجام شده است، گفت: ‌در سال 84، 27 هزار و 800 نفر فوتي ناشي از حوادث ترافيکي داشتيم، اما اين تعداد در حال حاضر به 15 هزار و 932 نفر رسيده است. همچنين در گذشته حوادث ترافيکي عامل دوم مرگ و مير در کشورمان بوده‌اند، اما اکنون عامل سوم مرگ و مير در کشور محسوب مي‌شود. بنابراين هنوز راه زيادي براي بهبود شرايط داريم.

قائم مقام وزير بهداشت با بيان اينکه در سال گذشته 496 هزار مورد اعزام آمبولانس براي حوادث و سوانح ترافيکي داشتيم، گفت: همچنين 12 هزار و 600 مورد اعزام آمبولانس به ماموريت‌هاي ويژه که داراي سه کشته يا پنج مصدوم هستند، داشته‌ايم. همچنين در سال گذشته 768 هزار نفر مصدوم ترافيکي را در بيمارستان‌هاي کشور بستري کرديم و 1189 ميليارد تومان فقط هزينه صورتحساب بيماران مصدوم شده است.

وي با بيان اينکه 70 الي 90 درصد از عوامل مرگ و مير در جاده‌هاي کشور عوامل انساني مانند صحبت کردن با موبايل، انحراف به چپ و . است، گفت: بر اين اساس کمتر از 10 درصد از تصادف‌هايمان در نقاط حادثه‌خيز اتفاق مي‌افتد و اين موضوع اهميت آغاز آموزش‌هاي مرتبط در اين زمينه را پيش از مدرسه نشان مي‌دهد.

حريرچي بر وم مطالعه و شناسايي دقيق عوامل آسيب، آموزش و اشاعه فرهنگ صحيح بهره‌گيري از تکنولوژي‌هاي مدرن تاکيد کرد و گفت: تدوين پيوست سلامت براي ورود هر تکنولوژي، بازدارندگي قوانين، همراهي و مساعدت حوزه‌هاي حاکميتي از جمله اقدامات لازم براي مقابله و پيشگيري از حوادث و تصادفات ترافيکي است. از سوي ديگر بايد توجه کرد که سوانح عمدي مانند خودکشي و ديگرکشي هم در کشور از مسائل بسيار مهمي هستند که بيش از حوادث طبيعي در کشور جان افراد را به خطر مي‌اندازند.


اين مطلب براي همه شما پدر مادرهاست. نياز به کمي کمک داريد؟ در اين مطلب مي توانيد با ايده هايي آشنا شويد که زندگي را کمي برايتان آسان تر خواهد کرد. اين روش ها و ترفندها ممکن است به اندازه طلا برايتان ارزشمند باشند. مي خواهيد بچه هايتان از جنگيدن در ماشين دست بردارند؟ دنبال بهترين جا براي قايم کردن آب نبات ها مي گرديد؟ مي خواهيد کودکتان سبزيجات بخورد يا دارويش را مصرف کند؟ راه حل همه اين ها را اينجا پيدا مي کنيد.


 

بين بچه ها مقوا قرار دهيد و آن ها را از هم جدا کنيد تا دعوا نکنند

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


شکلات ها را در بسته لوبياهاي يخ زده قرار دهيد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


بااين روش کودک را از شن و ماسه در ساحل دور نگه داريد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


کودکتان را با يک سطل آب و يک قلم مو سرگرم کنيد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


وقتي خيلي خسته هستيد يک دستکش پرشده را روي کمر او قرار دهيد تا احساس دوست داشتن کند و آرام بخوابد

 

 ترفندهايي براي پدر و مادرها


يک برچسب را نصف کرده و به اين صورت در کفش هايش بچسبانيد تا ياد بگيرد پاهايش را به درستي در کفش ها قرار دهد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


ساعت را برايش رنگ کنيد و مديريت زمان را به کودکتان آموزش دهيد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


هنگام خوردن بستني از يک ظرف يکبارمصرف يا در پلاستيکي استفاده کنيد تا لباس هايش کثيف نشود

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


با تبديل کردن کار به يک بازي سرگرم کننده کودکتان را وادار به کار کنيد

 

 ترفندهايي براي پدر و مادرها


کودک را با خلاقيتش در يک جعبه مقوايي تنها بگذاريد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


به اين روش يک وايت بورد تمام نشدني براي او بسازيد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


يکي از اين ها براي کودکتان درست کنيد تا با هيولاهايي که شب ها از آن ها مي ترسند مبارزه کنند

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها


با لوله هاي دستمال کاغذي يک پارکينگ براي ماشين هايش درست کنيد

 


ترفندهايي براي پدر و مادرها

 

با اين روش با يک کش مانع بسته شدن در و گيرافتادن کودک در حمام يا اتاق شويد

 

ترفندهايي براي پدر و مادرها 


يک نمودار روي بطري داروي او درست کنيد و از آن ها بخواهيد با خوردن دارو آن را پر کنند

 

 ترفندهايي براي پدر و مادرها


با محافظ هاي اسفنجي مانع گير کردن انگشتان کودکان لاي در شويد


 ترفندهايي براي پدر و مادرها

 برترين


به چشمان خود اجازه دهيد که زيبا‌ترين سنگ‌هاي جهان که در دل طبيعت وجود دارند را ببينند? در آن صورت ديگر الماس زيبايي خود را پيش چشمان شما از دست خواهد داد.در ادامه 20 سنگ زيبا که از الماس هم زيبا‌تر هستند را با هم خواهيم ديد.

 


 


اوپال با اقيانوسي درون آن


20سنگ بي نظيري  معدني که در برابر زيبايي آن‌ها الماس ديگر نمي‌درخشد را دراينجا ببينيد.به چشمان خود اجازه دهيد که زيبا‌ترين سنگ‌هاي جهان که در  دل طبيعت وجود دارند را ببينند?  در آن صورت ديگر الماس زيبايي خود را پيش چشمان شما از دست خواهد داد.در ادامه 20 سنگ زيبا که از الماس هم زيبا‌تر هستند را با هم خواهيم ديد: 


1- اوپال لوز با کهکشاني درون آن 


سنگ زينتي اوپال


 


2- اوپال آتش غروب آفتاب


اوپال آتش غروب آفتاب


 


3- اوپال با اقيانوسي درون آن


اوپال با اقيانوسي درون آن


 


4- بيسموت (Bismuth)


سنگ زينتي بيسموت


 


5- اوپال رعد و برقي سياه


اوپال رعد و برقي سياه


 


6- اوپال فسيلي


 فسيلي سنگ زينتي اوپال


 


7- رز کوارتز ژئود


سنگ زينتي رز کوارتز ژئود


 


8- آزوريت (Azurite)


سنگ زينتي آزوريت


 


9- کهرباي برمه‌اي اصل


کهرباي برمه‌اي اصل


 


10- فلوريت (Fluorite)


سنگ زينتي فلوريت


 


11- کوارتز تيتانيوم


سنگ زينتي  کوارتز تيتانيوم


 


12- ملکه‌ي اروگوئه ? بزرگ‌ترين سنگ آميتيس جهان


بزرگ‌ترين سنگ آميتيس جهان


 


13- بيسموت


سنگ زينتي بيسموت


 


14- رودوکروزيت (Rhodochrosite)


سنگ زينتي رودوکروزيت


 


15- کهرباي هندوانه‌اي


سنگ زينتي کهرباي هندوانه‌ اي


 


16- اوواروويت (Uvarovite)


سنگ زينتي اوواروويت


 


17- اسکالوسايت (Scolecite)


سنگ زينتي  اسکالوسايت


 


18- کريزوکل در مالاکيت (Chrysocolla In Malachite) 


سنگ زينتي کريزوکل در مالاکيت


 


19- رلگا بر کالسايت (Realgar On Calcite)


سنگ زينتي رلگا بر کالسايت


 


20-  فلوريت? کوارتز و پيريت (pyrite) مختلط


سنگ زينتي فلوريت? کوارتز و پيريت


چگونه بايد مراقبت از کودکان در خانواده‌مان را تقسيم کنيم؟

بر طبق تحقيقات جديد مرکز بوستون قسمت کار و خانواده، سه نوع از پدرهاي شاغل وجود دارد. در مطالعه اخير BCCWF ، هزار نفر از پدرهاي شاغل اين دو سؤال را پرسيدند.

همان‌طور که معلوم است، دوسوم پدران به تقسيم مسئوليت نگه‌داري معتقد بودند و فقط يک‌سوم از آن‌ها مي‌گفتند وظيفه خانواده است.

 پاسخ به دو سؤال در اين تقسيم‌بندي جالب است.


پدرهايي که موافق برابري بودند: کساني که مي‌گفتند مسئوليت نگهداري بايد به‌طور مساوي تقسيم شود و انجام هم مي‌دادند.

پدرهاي سنتي: کساني که مي‌گفتند نگهداري نبايد مساوي باشد و همسر آن‌ها بايد بيشتر دهد. که بيشتر هم انجام مي‌داد

پدرهاي متناقض: کساني که مي‌گفتند بايد مساوي تقسيم شود اما تأثيري در انجام آن نداشتند.

BCCWF  پاسخ‌هاي پدران را در رابطه با سؤالات ديگري باهم مقايسه کرد که شامل رضايت از زندگي، رضايت شغلي و ميزان استرس بر طبق رابطه تعارض کار وخانواده بود. نتايج جالبي به دست آمد.

شادترين گروه از نظر رضايت شغلي و کاري و همچنين تعارض کمتر کار وخانواده پدرهاي طرفدار مساوات بودند. علي‌رغم اينکه ممکن است حجم کار بيشتري را در خانواده و محل کار داشته باشند.

شادترين گروه نوبت بعدي پدرهاي سنتي بودند. و پدرهاي متناقض کمترين شادي را داشتند.

من با کارمندان و پدرهاي زيادي براي کمک کردن به مشکلات کار و خانواده آن‌ها در سراسر کشور کارکردم.

پدران تساوي طلب و سنتي اکثراً شادبودند، براي اينکه با اولويت‌هايشان زندگي مي‌کردند.

اگرچه معمولاً از ازدواج‌هاي تساوي طلب حمايت مي‌کنم (نسبت طلاق کمتر است، درآمد بالاتر است و ارزش‌هاي تساوي به فرزندان نيز انتقال مي‌کند) ولي پدرهاي سنتي نيز مسير ديگري براي موفقيت دارند. آن‌ها بيشترين حمايت را براي همسرانشان به‌عنوان مراقبت از فرزندانشان و مديريت خانه‌دارند.

با فرض اينکه اگر در خانواده حامي تساوي و يا مديريت سنتي باشد و بچه‌هايشان نيز از آن‌ها الگو مي‌گيرند که نمونه يک مديريت خوب کار و خانواده است.

برخلاف آن پدران متناقض در کشمکش بودند، براي اينکه آن‌ها اميد به اهداف تساوي طلب دارند اما به علت مشغله‌هاي کاري، درآمد وخانواده، به آن‌ها نمي‌رسند.


در کتاب، راهنمايي براي پدران شاغل: چگونه در کار و خانه موفق باشيم، يک برنامه‌ريزي براي پدران متناقض در تشخيص اولويت‌هايشان قرار داده‌شده که با شروع تغييرات بزرگ و کوچک، به موفقيت بيشتر در تعادل کار و خانواده دست يابند.

 برخي از مهم‌ترين پيام اينجا آورده شده است؛

1- اولويت‌هاي کار خانواده را ارزيابي کنيد و آن‌ها را مقايسه کنيد و ببينيد چگونه از زمان خود مي‌توانيد استفاده کنيد.

2- بحث‌هاي صادقانه و صريح درباره چيزي که هستيد يا جوري که هر دو دوست داريد باشيد و چگونه مي‌توانيد باشيد، با همسر خود داشته باشيد

3- به موقعيت مالي خود نگاهي بيندازيد که مي‌تواند آزادي شمارا محدودتر يا بزرگ‌تر کند.

4- با اهداف دو سه‌هفته‌اي شروع کنيد و برنامه‌ريزي کنيد تا زمان‌هاي بيشتري را براي اولويت‌هايتان صرف کنيد.

5- موقعيت کاريتان را ارزيابي کنيد. فکر کنيد چگونه امکان دارد شرايط کاري خود را منعطف‌تر کنيد. هيچ‌وقت نخواهي فهميد مگر اينکه بپرسيد.

6- وقتي اعتماد کاري در ايجاد کنيد، براي آزادي بيشتر بهتر مي‌توانيد مذاکره کنيد. مثلاً مي‌توان مذاکره کرد در طول هفته بيشتر کارکرد ولي جمعه‌ها تعطيل بود.

7- براي اصلاح برنامه کاريتان در مسئوليت‌هاي خانوادگي، راه‌هايي که کوچک و کمتر قابل‌مشاهده هستند، جستجو کنيد.

8- اگر مي‌توانيد خود را ارزيابي کنيد.

9- براي خانواده و اولويت‌هاي شخصي خود نسبت به زمان برنامه‌ريزي کنيد. اگر آن‌ها را در تقويم خود قرار دهيد، براي کار و زندگي راه جالبي به دست آورديد.

10- اگر همسر شما به شما والد اول بودن را اجازه نداد و يا شمارا خواست کنترل کند، رک بحث کنيد و در مورد ارزش‌ها و کارها صحبت کنيد.

11- به خود اطمينان دهيد زمان کافي و زمان باهم بودن را داريد. مطمئن باشيد تا به‌اندازه کافي کارکنيد و گاهي اوقات نيز استراحت کنيد.

12- با پدرهاي ديگر که موقعيتي مانند شما دارند در همسايگي يا محيط کار، رابطه دوستانه برقرار کنيد. خيلي از پدرها درباره مشکلاتشان با ديگران سخن نمي‌گويند اما با رابطه بيشتر مي‌توان از ديگران نيز کمک گرفت.
منبع: يک پزشک

بالگرد شرکت ملي حفاري نفت ايران در آبهاي درياي مازندران سقوط کرد، تاکنون لاشه بالگرد و جسد 3 سرنشين آن پيدا شده است.



به گزارش عصر ايذه، مديرعامل جمعيت هلال احمر مازندران گفت: بالگرد شرکت نفت خزر ساعت 4و 20 دقيقه بامداد امروز به سمت ساحل در حرکت بود که در 20 کيلومتري بندر اميرآباد در دريا سقوط کرد.



به گفته اکبري تاکنون لاشه بالگرد و جسد 3 سرنشين آن پيدا شده است.


وي با اشاره اينکه اين بالگرد 5 سرنشين داشته است، افزود: بالگرد جمعيت هلال احمر مازندران براي امدادرساني و يافتن پيکر 3 سرنشين ديگر اعزام شده است.



مديرعامل جمعيت هلال احمر مازندران گفت: از 5 سرنشين بالگرد 4 نفر کادرپروازي و يک نفر کارشناس سکوي نفتي بوده است.




فرماندار بهشهر گفت:  ساعت سه بامداد امروز تماسي مبني بر مصدوميت يکي از کارکنان سکوي نيمه‎شناور اميرکبير با مرکز پيام نفت خزر واقع در پايگاه ساحلي بهشهر برقرار شد


به همين سبب، يک فروند بالگرد براي امدادرساني به مصدوم که دچار سکته قلبي شده بود، اعزام شد و حدود ساعت چهار بامداد در راه بازگشت و در فاصله نيم‎مايلي از سکوي نفتي سقوط کرد.


سجادي گفت: فرد مصدوم علي مرداسي فرزند جان‌محمد متولد 1347، متأهل و اهل شهرستان ايذه، بود.



تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

جمع حامیان محمدباقر قالیباف فروشگاه کوپن کلینیک تخصصی پوست و مو و زیبایی - مدرن مدیران نواندیش فروشگاه ایرانیان H.D Tina رنگينک بررسی و خرید هلی شات مویک